رشد در کودک شامل تغییراتی همچون؛ تغییرات زیستی، روانشناختی و عاطفی میباشد. این تغییرات از هنگام تولد نوزاد و حتی در زمان جنینی شروع میشود و تا پایان نوجوانی به طول میانجامد. البته فرایند رشد در پارهای از مسایل تا سنین سالمندی نیز ادامه دارد. در این مقاله به بررسی فرایند رشد در نوزاد و دوران کودکی میپردازیم.
رشد جسمي كه جنبة كمّي دارد، شامل رشد اندامهاي بدن و وزن و قد میباشد. همچنین رشد و تحول حركتي كه جنبة تحولي دارد و با تغييرات كيفي همراه است، شامل حركتهايي مانند دويدن، پريدن و ليلي كردن است. سبکهای فرزندپروری را بشناسید و به کار بگیرید.
گريه اولين روشي است كه كودكان به وسيله آن با دنياي اطراف خود ارتباط برقرار ميكنند و والدين را آگاه ميسازند كه به غذا، آرامش با تحريک، درد در ناحیه شکم و یا نظافت نياز دارند. این روش اولین ارتباط نوزاد با مادر میباشد. نحوه گریه کودک هم بسته به نوع نیاز متفاوت است که پس از مدتی مادر با نوع گریه آشنا شده و نیاز کودک را متوجه میشود. در طول زمان مادر با رفتارهای کودک نیز آشنا میشود.
كودک با اولين ارتباطهاي ارادي، دنياي اطراف را با حواس خود تجربه ميكند. هر يک از حواس بينايي، شنوايي، چشايي، بويايي و لامسه نسبت به تحريکهاي اوليه داراي آستانه تحريک بالايي است. بعد از مدتي در اثر تکرار محرکها آستانه تحريک به تدريج كاهش مييابد و فقط نسبت به محرکهاي جديد و يا محرکهايی با آستانه تحريک بالا عکس العمل نشان ميدهند. همچنین در صورت عدم ارتباط صحیح عادتهای عصبی در کودک شکل میگیرد.
هنگام تولد، مغز از هر ساختار جسماني ديگر به اندازه بزرگسالي خود نزديکتر است و در طول نوباوگي و نوپايی با سرعت حيرت انگيزي به رشد خود ادامه ميدهد. قشر مخ شامل دو نيمکره چپ و راست است، كه وظايف متفاوتي دارند.
براي مثال هر نيمکره اطلاعات حسي را از طرف مخالف بدن دريافت و فقط آن طرف را كنترل ميكند ( به غير از چشمها).
در اغلب افراد نيمکره چپ عمدتا مسئول تواناييهاي كلامي(مانند زبان شفاهي و كتبي) و هيجان مثبت(مثل شادي) است.
نيمکره راست تواناييهاي فضايي(مانند قضاوت كردن درباره فواصل، خواندن نقشهها و تشخيص دادن شکلهاي هندسي) و هيجانهاي منفي(مانند اندوه) را انجام ميدهد.
در نوباوگي و كودكي، هدف رشد مغز، تشکيل دادن اتصالات عصبي است كه تسلط بر مهارتهاي اساسي را تضمين ميكنند.
شش ماهگي تا دو سالگي سنين حساس براي رشد مغز و سيستم عصبي است چرا كه به سرعت در حال رشد میباشد. تحريک مغز در مدتي كه به سرعت رشد ميكند ضروري است.
از بين تمام مهارتهاي حركتي، دسترسي بيشترين نقش را در رشد شناختي كودک ايفا ميكند زيرا دريچه كاملا تازهاي را براي كاويدن محيط ميگشايد. نوزادان با توانايي ابتدايي يادگيري از طريق تقليد به دنيا میآيند. تقليد يعنی تکرار صرف رفتار قابل مشاهده است.
نوع اول، كه رشد مغز منتظر تجربه است، به ساختار به سرعت در حال رشد مغز جوان اشاره دارد و به تجربيات معمولي وابسته است. فرصتهايی براي ديدن و لمس كردن اشياء، شنيدن زبان و صداهای ديگر، حركت كردن و كاوش كردن محيط میباشد .اين رشد در اوايل زندگي و به طور طبيعي شکل ميگيرد.
رشد مغز وابسته به تجربه است، اين نوع از رشد بيشتر میباشد و اصلاح ساختارهاي تثبيت شده مغز در نتيجه تجربيات يادگيري خاص تشکيل ميشود. همچنین در بين افراد و فرهنگها بسيار تفاوت دارند؛ مثلا خواندن و نوشتن، بازيهای كامپيوتری، بافتن قاليچه، تمرين ويلون از این نوع از رشد میباشد .اين رشد وابسته به تجارب است كه فرد در طول زندگي كسب مینماید و همچنین به مرور ايجاد ميشود.
زبان ابزار برقراري ارتباط با ديگران و يادگيری و تفکر است. رشد و تحول زبان در كودكان طی مراحلی صورت میگيرد. این مراحل شامل كشف و توليد صدا(حدود دو تا سه ماهگي)، تقليد صداهای ديگران، بيان هجانها(حدود شش تا نُه ماهگی)، ادای كلمات(حدود يک سالگی)، بيان جملات(حدود دو سالگ) و درک مطلب است.
زبان علامتي–نشانهاي که شامل گريه، فرياد، اداي صداهاي مبهم میباشد.
زبان گفتاري شامل بيان انديشهها و خواستهها کودک است.
تلفظ صحيح: کودک در فرآیند رشد میآموزد، واژهها را به گونهای بیان کند که، برای همگان قابل فهم باشد؛ نه این که فقط نزدیکانش متوجه منظور وی شوند.
دانستن معناي واژهها: کودک باید در مورد معنای واژهای را که به کار میبرد، آگاهی داشته باشد و مفهوم واژه را درک نماید. مثلا هنگام به کار بردن واژه “بابا” باید شخص معینی را در نظر داشته باشد.
1 – درک گفتار دیگران: درک معنای هر واژه مقدم بر توانایی به کار گیری آن است.
2 – توانایی به کارگیری واژهها: کودکان واژههای عام که در موقعیتهای گوناگون به کار میرود(مامان، بابا، رفتن) را بسیار سریعتر. از واژههای خاص که در موقعیتهای خاص استفاده میشوند(مانند واژههای مودبانه، نام رنگها، اعداد، زمان، پول)، میآموزند.
3 – ارتباط واژهها با یکدیگر و جمله سازی:کودک بین سه تا هفت سالگی، دایره لغات خود را از 1000 به 3000 واژه گسترش میدهد و بر قواعد دستوری تسلط بیشتری مییابد.
4 – تلفظ: تلفظ در کودکان از راه تقلید شکل میگیرد، پیشرفت در تلفظ پس از هجده ماهگی قابل مشاهد است. مثلا گند-قند
مهارتهای شنیداری شامل گوش کردن و تشخیص صداها است. تمرکز شنیداری به معنی مدت زمان گوش کردن و درک مطالب از طریق گوش کردن است.(درک کلمات، جملات، داستان، کارتون و مطالب دیگر) میباشد.
مهارتهای بیانی شامل دایرة لغات؛ یعنی تعداد کلماتی که کودک بیان میکند. تلفظ درست صداها، جمله سازی، گفتوگو با دیگران، بیان مطالب، تصویر خوانی، روانی کلام، تعریف قصههایی که قبلا گوش کرده است، شعر خوانی و داستان سازی به صورت فردی و گروهی شامل مهارتهای بیانی میباشد.
میزان تسلط بر این مهارتها در سنین مختلف متفاوت است.
در مقاله بعدی به رشد شناختی کودک میپردازیم با ما همراه باشید و با کامنتهای خود در ارائه هر چه بهتر مقالات یاری رسانید.
نویسنده کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی و مشاوره
شهبازی (M.SH)