سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند:“بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست”.
پیرو مقالات قبلی در مورد اختلالات روانی در سالمندان که گاهی بعنوان یک شخص دارای اختلال بعنوان سالمند نیازمند پرستار هستند، نیاز دارند، به بررسی اختلالات سالمندان میپردازیم. در ادامه مطلب به، خودکشی در سالمندان، اختلال دو قطبی و مانیای ثانویه، اختلال اضطرابی، پانیک. فوبیا، وسواسی جبری و اختلالات سایکوتیک، هذیان در سالمندان پرداخته میشود که گاهی خود این سالمندان تحت مراقبت و درمان قرار میگیرند.
جدیدترین پیامد افسردگی خودکشی میباشد. سالمندانی که بیماری طبی داشته یا اخیراً عزیزی را از دست دادهاند، از نظر علائم افسردگی و افکار یا برنامههای خودکشی باید ارزیابی شوند. هیچ گاه نباید از پرسیدن درباره خودکشی امتناع نمایید، زیرا دلیلی وجود ندارد که چنین پرسشهایی، احتمال رفتار خودکشی را در سالمندان افزایش دهد و این سلامت روان سالمندان را زیر سوال میبرد. خودکشی با بالا رفتن سن به خصوص در مردان به طور قابل توجهی افزایش مییابد. خطر خودکشی در خانمها حدود سن ۵۰ تا ۶۰ سالگی افزایش و بعد از این سن کاهش مییابد. حدود 20 درصد از مرگهای ناشی از خودکشی در جمعیت سالمندان رخ میدهد.
اختلال دوقطبی معمولاً در اواسط بزرگسالی شروع میشود و احتمال عود همواره وجود خواهد داشت. در نتیجه، بیمارانی که سابقه اختلال دوقطبی دارند ممکن است در اواخر عمر دچار حمله مانیک شوند. علائم و نشانهها در افراد سالمند مشابه بزرگسالان جوانتر است. این علائم شامل خلق منبسط بالا، تحریک پذیری، کاهش نیاز به خواب، حواس پرتی، تکانشگری و اغلب مصرف بیرویه الکل، رفتار خصومت آمیز یا پارانوئید نیز معمولاً وجود دارد.
کسانی که اختلال دوقطبی دارند برخلاف عنوان اختلال، اگر به طور خاص فقط دورۀ مانیا را تجربه کرده باشند هم در این دسته قرار میگیرند.
برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک باید ملاکهای حمله مانیا برآورده شود.
یک حمله هایپومانیا برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو کفایت نمی کند بلکه حتماً باید حداقل یک حمله هایپومانیا و حداقل یک حمله افسردگی در شرح حال باشد تا تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو داده شود.
شروع دیر آغاز مانیا بسیار نادر است و تا زمان اثبات آن، باید به مانیا ثانویه با علتهای زیستی زیربنایی مانند سکته، آسیب سر، مشکلات سوخت و ساز مانند کمبود ویتامین ب ۱۲ و اختلال ادیسون و داروهایی مانند استروئیدها مشکوک بود. میزان مرگ و میر در سالمندان با اختلال دوقطبی نسبت به بیماران افسرده یک قطبی بیشتر است. دوره اولیه مانیا که بعد از سن ۶۵ سالگی اتفاق میافتد پیشآگهی حتی بدتری نیز دارد. اختلالات نورولوژیکی در بیماران سالمند با اختلال دو قطبی بسیار شایع است. بنابراین شگفت انگیز نیست که بد کاری ناختی در این بیماران گسترده باشد.
اختلالات اضطرابی شامل اختلال پانیک، هراسها، اختلال وسواسی جبری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از سانحه است. اضطراب به خصوص در سنین سالمندی میتواند علائمی از بیماریهای دیگر باشد. برخی از بیماریهای غدد، داخلی، تنفسی یا قلبی عروقی ممکن است با اضطراب نشان داده شود. عوامل بیشماری مانند از دست دادن دوستان و همسر، ضعف سلامتی، کاهش توانایی ذهنی، احساس درماندگی و بی ارزشی و از دست دادن کنترل محیط، سالمندان را آماده اختلالات اضطرابی میکند. تخمین های مرتبط با شیوع علائم اضطرابی که از لحاظ بالینی معنادار هستند. اختلالات اضطرابی طبق ملاکهای تشخیصی حاضر کمتر شایع هستند. اگر چه نگرانی یا تنش عصبی به جای سندروم اضطرابی خاص مانند اختلال پانیک، برای سالمندان و متخصصان سلامت روان خیلی مهمتر است.
اختلال اضطراب منتشر و فوبیا به عنوان بیشترین اختلال اضطرابی در اواخر زندگی در نظر گرفته میشود، اختلال پانیک نادر است. آگورافوبیا در زنان ممکن است به عنوان اختلال عمدهای که برای اولین بار در سن سالمندی رخ میدهد، در نظر گرفته شود. فوبیای ساده، اختلال وسواسی جبری و اختلال پانیک در مردان یا از سالهای جوانی وجود دارد و یا در بافت یک اختلال پزشکی یا روانپزشکی دیگر ظهور پیدا میکند. از دیگر سو به نظر میرسد که اضطراب اجتماعی در سالمندان غیر معمول میباشد. اطلاعات کمی در مورد حوادث آسیبزای شدید بر روی سلامت روان، گروههای سالمندان وجود دارد.
یک همبودی قابل توجهی از اختلال افسردگی و اضطراب و فوبیا در سالمندان وجود دارد. اختلالات اضطرابی از شایع ترین اختلالات در طول عمر افراد است. اما یک کاهش در میزان آن با افزایش سن، پیدا شده است. زنان میزان شیوع بیشتری از اختلالات اضطرابی را دارند، به طوری که دو برابر مردان به اختلالات اضطرابی مبتلا میشوند. احتمال دارد سالمندان به دلیل علایمی که دارند، خجالت زده شده و آنها را پشت شکایتهای بیماری جسمانی شان پنهان کنند، که اختلال زیربنایی را میپوشاند. متاسفانه حضور علائم اضطراب به تنهایی، موجب انگیزه کافی برای جستجوی کمک نمی شود.
میزان پایین اختلالات اضطرابی در میان اشخاص سالمند نباید اینگونه تفسیر شود که اختلالات اضطرابی و علائم آن در این گروه سنی مهم نیستند. اختلالات اضطرابی به خصوص همبودی آنها با علائم افسردگی، از لحاظ بالینی کاربردهای مرتبط دارد. در این حالت متخصصان ممکن است بر علائم اضطرابی تمرکز کنند و ممکن است افسردگی را در نظر نگیرند. در نهایت بیماران با هردو علائم افسردگی و اضطراب خیلی احتمال دارد، که به جای افسردگی، بنزودیازپین دریافت کنند.
شواهدی وجود دارد که نه تنها اختلال پانیک در دوران سالمندی اتفاق میافتد بلکه میتواند برای اولین بار بعد از سن ۶۰ سالگی ظاهر شود. حملات پانیکی که در اواخر زندگی شروع میشوند بسیار شبیه به علائمی است که در جوانان میباشد. بیماریهای جسمانی مانند سی او پی دی و اختلال پارکینسون به نظر میرسد که در شروع اختلالات پانیک در بسیاری از بیماران سالمند نقش داشته باشد.
دورههای ناگهانی و مجزای پریشانی و یا ترس است که، با علائم جسمانی و شناختی به همراه است.
این حملهها به طور ناگهانی آغاز شده و کوتاه مدت هستند. به مدت بیش از نیم ساعت به طول میانجامد و در آنها اضطراب در ۱۰ دقیقه یا کمتر به اوج می رسد. اگر چه ظاهراً حملههای وحشت زدگی از نقطه نامعلومی آغاز میشوند ولی گاهی هم این حملهها در یک موقعیت ترسناک بروز پیدا میکنند. علائم شناختی از ویژگیهای اصلی حملههای غیر منتظره هستند. اغلب با گذشت زمان، حملههای غیر منتظره تبدیل به حملههای موقعیتی میشوند. در مقالهای جداگانه به بررسی حملات پانیک(حمله وحشتزدگی)میپردازیم.
اختلال وسواسی-جبری کاملاً در سالمندان اتفاق میافتد. شروع اختلال وسواسی جبری بعد از سن ۵۰ سالگی غیرمعمول است ولی وسواسهای فکری و عملی میتوانند برای اولین بار در سالمندی به وجود آیند. اگر چه سالمندانی که اختلال وسواسی جبری دارند معمولاً در جوانی گرایشهایی مانند منظم بودن، کمالگرایی، وقت شناسی و خساست داشتند. با این وجود درصد بیماران وسواسی جبری در جمعیت بالینی زیاد است. بسیاری از این بیماران سالمند، درمان نشدهاند و یا درمان مناسبی دریافت نکردهاند. این بیماران وسواس فکری مانند افکار تکراری آزاردهنده و ناخودآگاه دارند. همچنین وسواس عملی مانند آیینهای چک کردن و تمیز کردن مکرر که یک منبع مهمی از استرس است و با عملکرد اجتماعی و نقشهایشان تداخل میکند. میزان شیوع برای اختلال وسواسی جبری نشان داد که، با افزایش سن در میان مردان کاهش مییابد ولی یک تغییر روبه بالایی در میان زنان سالمند وجود دارد.
آسیب شناسی مرضی با بالا رفتن سن بیمار کمتر رو به کاهش میگذارد. بیماران سالمندی، سایکوز خشونت دارند یا رفتارهای پرخاشگرانه نامناسبی را نشان میدهند. این مشکلات به میزانی که افسردگی و اضطراب در سالمندان رخ میدهد، اتفاق نمی افتد. اما زمانی که ظهور پیدا میکند معمولاً توسط اعضای خانواده، پرستاران، مورد توجه واقع میشود. سندرومهای سایکوتیک در اواخر زندگی به نظر یک گروه، از اختلالات ناهمگنی هستند.
شناسایی سندرومهای سایکوتیک در حوزه تحقیقاتی با چالشهای اساسی مانند عدم گزارش علائم یا ریزش انتخابی مواجه است. میزان شیوع با توجه به تعریف اختلال و شیوه اندازهگیری متفاوت است. اگر علائم سایکوتیک هدف تحقیقات بودند و از منابع چندگانه استفاده میگردید میزان شیوع علائم سایکوتیک در جمعیت غیر بستری، ۱۰ درصد تخمین زده میشد. سندرومهای سایکوتیک در میان زنان خیلی شایعتر است و اگر تعاریف گستردهتر شوند با افزایش سن شایعتر خواهد شد.
اختلال هذیانی ممکن است با هر استرس جسمی و روانشناختی آشکار شود، در ادامه یه چند نمونه اشاره میکنیم.
در ادامه مقالات به بررسی اختلالهای شبه جسمی در سالمندان، اختلالات خواب در سالمندان، روشهای درمان دمانس و آلزایمر، اختلال مرتبط با مصرف الکل در سالمندان و دلیریوم در سالمندان میپردازیم. آشنایی با سالمندان را با مطالعه در مورد آنها در قالب یک مفهوم پیشنهاد میکنیم و در ادامه مقالات با ما همراه باشید.
نویسنده کارشناس ارشد مشاوره و روانشناسی
مرتضی شهبازی MA