کودکان غالبا احساساتشان را به نحوی بیان میکنند که بزرگسالان سردرگم میشوند. تشخیص ناراحتی در رفتار کودک چگونه است. وقتی ناراحتند ممکن است خودشان را تکان بدهند، کسی را که میخواهد تسلی شان دهد در آغوش بکشند. یا در گوشهای کز کنند و یا ممکن است که کج خلق یا نق نقو شوند و مدام بهانه بگیرند. غالباً به دشواری میتوان فهمید که آیا کودک ناراحت است یا آن که فقط نقش بازی میکند.
جلب توجه ممکن است معلول ناراحتی و یا معلول نداشتن محدودیت باشد. و اینکه کودک بداند که اگر همچنان ادامه دهد میتواند شما را به کاری که میخواهد وادار کند. بررسی کنید که آیا وجود مسئلهای مثل توجه کردن به بچه تازه به دنیا آمده یا تشنجی که در رابطه پدر و مادر وجود دارد، باعث بروز افسردگی او شده است. همچنین لازم است دقت کنید که آیا در روش آن طور که میخواهید پیگیر هستید. همچنین تشخیص دهید که ناراحتی در رفتار کودک مشاهده میشود.
رفتارهایی که شما فکر میکنید به علت نگرانی و اضطراب است، شاید بخشی از رشد بهنجار باشد. گاهی اوقات فکر تشخیص میدهید که ناراحتی در رفتار کودک وجود دارد و به توجه بیشتری نیاز دارد. نشانههایی مثل غذا نخوردن کودک به اندازه کافی در ۱۸ ماهگی، وابستگی شدید به بزرگترها در یک سالگی، کابوسهای شبانه و رفتارهایی مثل: نق زدن و نالیده کردن میباشد. ممکن است بکوشید که وقت بیشتری صرف کنید اما بعد متوجه شوید که وزن چندان فرقی نکرده است.
گاهی کودک تمایل بیشتری برای بودن در کنار شما دارد و درخواستهای متعددی بیان میکند. شما نمیخواهید با رد کردن تقاضایش او را ناراحت کنید. ولی بتدریج از درخواستهای کودکتان خسته میشوید. وقتی هیچ حد و مرزی برای توجه شما وجود ندارد، حتما کودکتان ناراحت میشود و احساس عدم امنیت میکند، در حالی که اگر بداند که شما زیر بار نیازهای او خرد نمیشوید خوشحالتر خواهد شد و احساس امنیت بیشتری خواهد کرد.
هر چه قدر هم که خسته و کوفته باشید باید نیازهای یک بچه نوزاد را مقدم بر نیازهای خود قرار دهید. اما پس از مدت کوتاهی باید کمکم حد و مرزی برای آنچه انجام میدهید تعیین کنید، در غیر این صورت کودک هرگز قادر نخواهد بود که مستقل باشد.
ممکن است کودکتان بتواند به شما بگوید که از چه چیزی ناراحت است. گرچه باید مواظب باشید که حرف توی دهانش نگذارید اما همین که صحبتهایتان درباره موجود تمام شد بهترین کار آن است که دیگر ادامه ندهید چون ممکن است باعث افزایش تنش در او شود.
شما پدر و مادرها دلتان میخواهد که کودکتان از فشار عصبی و ناراحتی در امان باشد؛ در این صورت، هیچ چیز ناراحت کنندهتر از این نیست که بدانید فرزندتان باید با مشکلی مثل بستری شدن در بیمارستان روبهرو شود؛ حتی فکر رفتن به مهد کودک نیز ممکن است میل به حمایت را در والدین بیدار کند .
حتی کودکان هم ممکن است دچار افسردگی شوند. آشنا کردن تدریجی کودک با تجربهها و اندیشههای تازه و توضیح آنها به گونهای که کودک بتواند بفهمد و پیگیری در این روش از جمله راههایی است که میتوانید با استفاده از آنها کودک را یاری کنید تا احساس کند که در جهان امنی زندگی میکند و میداند که باید انتظار چه چیزی را داشته باشد .
در مراحل مختلف رشد کودک ترسهای خاص مثل ترس از تاریکی، ترس از هیولاها و ارواح و همچنین ترس از صداهای بلند در سنین مختلف بروز میکند. ترسهای خاص دیگر از مانند: ترس از سگ، ممکن است به تجربهای ترسآور مربوط باشد. بعضی از کودکان به طور کلی، به دلیل مشکلات شخصیتی نگران هستند. ممکن است تشخیص دهید که ناراحتی در رفتار کودک وجود دارد. با بروز ترسها و نگرانیهای بیشمار، وابستگی شدید به بزرگترها و عادتهای عصبی دیگر را بروز دهد. یک بچه ۴ ساله ممکن است با آغوش باز از رفتن به مهدکودک سوال کند و دیگری ممکن است شدیدا پریشان و نگران شود.
علائم تنش، چون ترس و نگرانی جزء طبیعی زندگی کودکان است، در مورد بزرگسالان هم چنین است. اگر شما در برابر این تنشها خونسرد باشید به کودکتان کمک کردهاید تا احساس کند که هر وقت هم پریشان باشد شما تعادلتان را حفظ خواهید کرد و همیشه آنجا حضور خواهید داشت تا پشتیبانش باشید.